فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

بی‌مصرف به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

به‌دردنخور

فونتیک فارسی

bimasraf
صفت

useless, unusable, inutile, idle, ineffectual, worthless, purposeless, serving no purpose

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ساعت شکسته کاملاً بی‌مصرف است.

The broken clock is completely useless.

دستورالعمل‌ها به‌قدری نامشخص بودند که محصول را بی‌مصرف کردند.

The instructions were so unclear that they made the product unusable.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بی‌مصرف

  1. مترادف:
    به‌دردنخور باطله بی‌استفاده بی‌فایده بیهوده مهمل
    متضاد:
    مفید
  1. مترادف:
    بی‌کاره

ارجاع به لغت بی‌مصرف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌مصرف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌مصرف

لغات نزدیک بی‌مصرف

پیشنهاد بهبود معانی